بی وفایی کن وفایت میکنن...باوفاباشی خیانت میکنند
مهربانی گرچه ایین خوشیست
امامهربان باشی رهایت میکنند
بی طو.. با قافله ی
غصه و غم ها چه کنم؟!
تار و پودم طو بگو
با دل تنها چه کنم ؟!
گفته اند به کم قانع باشید
من به همین عاشقانه نوشتن ازطو..
قانع ام ..
وقتی طوکنارم هستی..اسمان هم به
زمین بیاید فقط به هوای طونفس میکشم
طوهوایم باش که من ازنفس کشیدن طوسیراب نمیشوم
گفتی از طو بگسلم .دریغ و درد
رشته وفامگر گسستنی است؟ بگسلم ز خویش وازطو نگسلم
عهدعاشقان مگرشکستنی است؟
تُ
کمی عمیقتر نگاهم کن!
مثل آفتاب زل بزن
توی چشمهایم و قشنگترین
اتفاقم باش
نظرات شما عزیزان: